متن دلخواه شما
یه روزی یه جایی یه جوری یه کسی یه چیزی صبر داشته باش
چهار شنبه 27 اسفند 1393 ساعت 6:50 بعد از ظهر | بازدید : 286 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

بهترین روش در انجام امور میانه روی است .(پیامبر ص)

عیوب یکدیگر را بپوشانید تا خداوند عیب های شما را بپوشاند (پیامبر ص)

بدون ترحم دروغ گو را از خود دور کن (داریوش کبیر )

از پی هر گریه آخر خنده ای ست / مرد آخر بین مبارک بنده ای ست .(مولانا)

شما هرگز برای آنچه که قصد انجامش را دارید مشهور نخواهید شد .(هنری فورد )

این جهان زندان و مازندانیان / حفره کن زندان و ما را وارهان (مولوی )

رنج لازمه بلوغ و رشد روانی است . 

سرزنش ومقصر جلوه دادن دیگری ، موجب افزایش ناخشنودی شما می شود . ( دکتر گلسر )

هریک از ما به روش خودمان ودر کار خودمان می توانیم یک نابغه باشیم . (پمارک فیشر )

به حرف های مردم گوش نکن ، آنان رااحساس کن (آنتینا کریز )

از آنچه وجدان تو را به عذاب می آورد ، بپرهیز (فرانکلین )

زیادی سخت نگیرید ، گاهی هم لازم است دست از کار بکشید و از سکوت لذت ببرید . (برایان تریسی )

اگر آدمی برای کسی بطلبد ،توان آزار رسانیدن را از او خواهد گرفت ، پس برای همه برکت بطلبید . ( اسکاول شین )

اشتباه ها و آنچه که عده ای شکست تعبیر می کنند ، فقط نتایج غیر دلخواه هستند . (ریچارد دنی ) 

هرچه منبع خوشی فرد در درونش مستقر باشد ، خوشبخت تر خواهد بود . (شو پنهاور ) 

شکیبایی به ما کمک می کند که با متانت با تفاوت هائی که بین ما ودیگران وجو دارد ، بسازیم . ( رم . جی . ریان )

بیا امسال بیشتر صبوری کنیم ،مگر نمی گویند خدا با صابران است ؟همه چیز رو به راه می شود !

در سال جدید راز داری را امتحان کنیم ، نه در مورد دیگران ، بلکه در مورد رازهای زندگی خودمان .

365 روزمان را زندگی کنیم .، حتی یک لحظه اش هم نباید از زیر انگشتانمان لیز بخورد . 

 سال جدید را با نیت های مثبت بگذرانیم ،هر کاری که انجام می دهیم برای خدا باشد ، چون او مخاطب بهتری است .

امسال بیشتر حواسمان باشد چه می گوئیم ، دل ها شکننده اند .

خاطرات بد را در سال کهنه جا بگذار وفراموش کردنشان را تمرین کن . 

موفقیت از آن کسانی است که به شدت به دنبال آن هستند . ( هنری دیوید تورو )

افرادی که سوال می پرسند دائم در حال یادگیری ، رشد و پیشرفت هستند . ( کیوساکی ) 

مطمئن باشید صدای عمل شما از صدای فریادتان بلند تر است . (جوزف کنزاد )

باید جسارت رسیدن به آنچه را که می خواهید داشته باشید ( مارک فیشر )

وقت و انرژی خود را با افکار واحساساتی که می گویند اوضاع باید جور دیگری باشد ، تلف نکنید . (کن گیز )

انسان های موفق ، سوالات بهتری می پرسند ، بنابراین پاسخ های بهتری هم دریافت می کنند . 

تشویق اکسیزن روح است . ( جیمز آلن ) 

عشق الهی توصیف کردنی نیست ، اما وقتی که قلب آدمی پالایش می شود و آرام می گیرد ، می توان این عشق را حس کرد . 

اگر تمرکز شما روی نقطه ای باشد که از آن می ترسید ، دقیقا در همان نقطه متوقف خواهید شد . ( آنتونی رابینز ) 

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 27 اسفند 1393 ساعت 11:37 قبل از ظهر | بازدید : 277 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

برای آن کسی که ایمان دارد ، ناممکنی وجود ندارد ....

بی گمان آن که آغازش از آسمان هاست هرگز در زمین به پایان نمی رسد .......

اگر تو در هنگام عصبانیت لحظه ای صبوری کنی ، از ناراحتی ورنج هزاران روز گریخته ای ( مثل چینی )

یکی از قوانین کائنات ،(( قانون جبران )) است ، در کائنات هر فعلی که برای تو صورت می گیرد یا هر نعمتی که به تو می رسد ، باید در ازای آن کاری برای جبران انجام بدهی . چنانچه این جبران صورت نگیرد ، بر اساس این قانون ، کائنات خودش چیزی را به عنوان جبران از تو می گیرد ، بنابراین هر انسانی باید در زندگی خودش بسیار دقیق باشد وبه دقت  مراقب باشد که چگونه وچرا نعمتی را جبران نکرده است . جبران از هر طریقی صورت می گیرد ، از پرداخت یک ما به ازا گرفته تا جواب لبخندی را با لبخند دادن . ........

...............

هستی همواره ما را به سمتی هدایت می کند که تمامیت وجودمان را بپذیریم . ما هرکس و هرچیزی را که جنبه های فراموش شده وجودمان را انعکاس می دهد ، به خود جذب می کنیم ...

..............

اگر می خواهید شکر گذار باشید ،هر صبح با شکر گزاری ازخواب برخیزید ، اگر اعتقادتان این باشد که وقتی اوضاع زندگی ام بهتر شد ، آن گاه شکر گزار خواهم بود مطمئن باشید که هرگز اینگونه نخواهد شد . (اندرو متیوس )

..............

تا زمانی که با اوضاع زندگی ات بجنگی ، هیچ چیزی تغییر نمی کند ، اما درست زمانی که نگاهت به زندگی ومعنای اتفاقات تغییر کند ، زندگی هم تغییر می کند (هنری کلاوسر )

............

گذشته می تواند مکان آموزنده ای برای مرور وبازبینی باشد ، ولی اصلا مکان خوبی برای ماندن وگیر افتادن نیست ....

......

افکار هر انسان میانگین افکار پنج نفری است  که بیشتر وقت خود را با آن ها می گذراند 

بنا براین خود را در محاصره افراد موفق قرار دهید ..

......................

اتفاقات خوب غیر منتظره رخ می دهند ، آن ها وقتی رخ می دهند که تو حتی منتظرشان نباشی ، هر آنچه که دیروز اتفاق افتاده ، باز هم امروز آن را نخواه ، زیرا شاید برای این دیروز افتاده که تو منتظرش نبودی .


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 27 اسفند 1393 ساعت 11:30 قبل از ظهر | بازدید : 249 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود ................... قیصر امین پور 

 

سلام گرم خدمت همه مخاطبای گرامی ودوستای گلم .

دوست دارم بدونم چه برنامه هایی برای سال 93 داشتین که نشده که بشه انجام بدین ؟ 

و آرزوهاتون برای سال 94؟

تشکر از لطفتون. 

به امید روزهای خوب.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 27 اسفند 1393 ساعت 11:25 قبل از ظهر | بازدید : 195 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

السلام علیک ایتها الصدیقه الشهیده یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها .

**********

عاشقان آمدن عید مبارک بادت ...........

لحظه تحویل سال 1394 خورشیدی به ساعت رسمی جمهوری اسلامی ایران

2:15:11 ثانیه روز شنبه 1 فروردین 1394 خورشیدی مطابق 30 جمادی الاول 1436 هجری قمری و 21 مارس 2015 میلادی ..........

.....................

سال خوبی را برای همه آرزومندم ...........

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 26 اسفند 1393 ساعت 8:41 بعد از ظهر | بازدید : 230 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

سلام . لازم دونستم یادگاری همه دوستای گلم در وب قبلی در این وب قرار بدهم تا که همه مخاطبا بخونن هم که من لطفشون فراموش نکنم . 

*********************************************************

چی میشه ی بار دیگه باز بیام پابوست...که میخوام غرق بشم توی اقیانوست (امین )

یه وقتایی دلم میخوادیکی ازپشت سرچشماموبگیره وازم بپرسه اگه گفتی من کیم؟من هم دستاشوبگیرم وبگم هرکی هستی بمون که خیلی تنهام!!!!( امین )

و مادر واژه ای است که در هیچ دفتری نمیتوان معنایش را یافت... ( امین )

می خواهم برای خاطره ها٬ خاطره ای خوش باشم ... و برای تنهایی کابوسی هولناک ... می خواهم برای آسمان شبی باشم پر از ستاره و برای خدا صبری پر از سکوت ... می خواهم همدمی برای نوشته هایم باشم و غریبه ای آشنا برای تو ... همیشه اصل بر این بوده است دل در برابر دل... ( حال من خوب است خوب )

تقدیم به همه ی فراموشکارای دنیا . . . وقتی تو پاییز روی برگای زرد پا میذاری . . . !!! یادت باشه !! همین برگا ی روزی بهت نفس میدادن . . . !(آینده روشن )

در حوبه و در توبه چون ماهی بر تابه این پهلو و آن پهلو بر تابه همی سوزم بر تابه توام گردان این پهلو و آن پهلو در ظلمت شب با تو براقتر از روزم(امین )

زير بيد بي مجنون مي شينم ، زير شرشر بارون ميشينم فك ميكنم شايد برگردي ، با خودم ميگم بايد برگردی (آینده روشن )

من از تو هیچ نمی خوآهم …

فقط . . .

فقط به کـسی که عاشقانه دوسـتـت دارد بگو حلالم کند اگـر هنـوز شـب ها با یاد تو می خوابم…(حال من خوب است خوب )

برایم کــَـف زدند ، در آغوشـَـم گرفتند …

تایید و تشویقــَـم کردند ..

که آخــر فرامــ.ــوشت کــردم …

دیگر تا ابـ.َـد بر لـَـبانم لبخنــدی تــَـصنعـی مهمـان است …

اما بیــن خــودمـان باشــد …

هنــوز تنهــ.ــا عزیزم تــــو هسـتــی(حال من خوب است خوب )

مرد اگر نیمه تو باشد زن اگر نیمه تو باشد شاید تنش برایت تکراری شود ولی احساسش نه... شاید لبهایش تکراری شود بوسه هایش نه... شایدسکوتش تکراری شودصدایش نه.... شاید چشمانش نگاهش نه... حتی شاید عطرش تکراری شود هوایش نه.... و او اگر نیمه ی تو باشد.... همچون دم و بازدم است که با تکرارش زنده ای!!!!!(حال من خوب است خوب )

زندگي يعني: ناخواسته به دنيا آمدن مخفيانه گريستن ديوانه وار عشق ورزيدن وعاقبت درحسرت آنچه دل ميخواهد و منطق نميپذيرد مردن!!(امین)

چه می کنی باد! عطرِ موهایش را جای دیگری بپاش این خانه، خودش ویران است! یک روز در هجوم ِ این تنهایی, آرام خواهم گرفت,برای همیشه . . .(آینده روشن )

تنها چیزی که فروغش به خاموشی نمیگراید * * * * * خاطرات پاک به یاد هم بودن است(سحر )

همه ی پل های پشت سرم را خراب کردم ؛ از عمد . . . راه اشتباه را نباید برگشت . . . !(آینده روشن )

نـاه ِ ڪیستــــــــــ ؟! حاבِثـﮧ ـها ؟ فاصِلــﮧ ـها ؟ פֿاطِره ـها ؟ جاבه هاے ِ בور و בراز ؟ یــــا בل ِ مـَטּ ؟ ڪـﮧ برای تو تَنگ شـُבه است !(سیزده )

با خدا سوار دوچرخه شدیم من اشتباه کردم جلو نشستم فرمان دسته من بود ، سر دوراهی ها دلهره میگرفتم جایمان را عوض کردیم حالا آرام شدم هر وقت از او میپرسم کجا میرویم ؟ با لبخند می گوید : تو رکاب بزن . . .(آینده روشن )

من تمام نشانه های حیات را دارم

اما قلبــم…

مثل ِ حوض کوچکی که ماهی اش را

گربه برده است . . .

ایستــــاده…(حال من خوب است خوب )

حماقت چیست…؟
این که من…
تو را…
با تمام بدی هایی که در حقم میکنی…!!
هنوز…
دوست دارم(حال من خوب است خوب )

شماتو باز کردی..دنیام زیر ورو شد.. چشماتو بستی و باز ...تاریکیام شروع شد..(سیزده )

یک شب از کوچه باد میآمد ناگهان ریختی از آغوشم بعد از آن شب پر از هوای سفر بعد از آن شب پر از قطار شدم(امین )

دنیا بدون عشق چه دنیای مزحکی است شطرنج مسخره است زمانی که شاه نیست!(امین )

نه چتر با خود داشت! نه روزنامه! نه چمدان! عاشقش شدم از کجا باید میفهمیدم مسافر است؟!(امین ) 

روی رنگین را به هر کس مینماید همچو گل ور بگویم باز پوشان...باز پوشاند ز من!(امین )

پرواز هیچ پرنده ای را حسرت نمیبرم وقتی در قفس چشمان تو باشم(امین )

فرصتي تازه دارم امروز تا ببخشم بيش تر تا دوست بدارم بيش تر و بدين سان ، نزديک تر شوم به خدا ستوده باد خدايي که داده است به من چنين فرصتي را ستوده باد خدا .(امین )

يا تا قدر هم ديگر بدانيم که تا ناگه ز يک ديگر نمانيم چو مومن آينه مومن يقين شد چرا با آينه ما روگرانيم کريمان جان فداي دوست کردند سگي بگذار ما هم مردمانيم فسون قل اعوذ و قل هو الله چرا در عشق همديگر نخوانيم غرض‌ها تيره دارد دوستي را غرض‌ها را چرا از دل نرانيم(امین )

اي صبا نکهتي از خاک ره يار بيار ببر اندوه دل و مژده دلدار بيار نکته روح فزا از دهن دوست بگو نامه خوش خبر از عالم اسرار بيار تا معطر کنم از لطف نيسيم تو مشام شمه اي از نفحات نفس يار بيار به وفاي تو که خاک ره آن يار عزيز بي غباري که پديد آيد از اغيار بيار گردي از رهگذر دوست به کوري رقيب بهر آسايش اين ديده خون بار بيار(امین )

.

دِلـمـ یه کـوچه میخـواهد...

بی بُن بَـستـ ...

و بـارانی ، نَـمـ نـَمـ ...

و یک "خُــــــدا" که کمی بـا همـ راه بـرویمـ ...

همیـن ...!
 (سفید برفی )
بـا کــــســـی . . . . . رابــطـه ” احــســاســـی “بر قـــرار کـــن کــــه. . . . . . . . . . . نــه تــنهـــــا افــتخـــار میــکنــه تــو رو داره. . . . . بــلــکـــه حــاضـــره هــر ” ریـــســکــــی ” رو بـــکنـــه. . . . . . کـــه فــقــط کـــنـــار ” تــــــو ” بـــاشــــــه. . .(سفید برفی )
 

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
دو شنبه 25 اسفند 1393 ساعت 12:54 قبل از ظهر | بازدید : 165 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

سلام . حالتون خوبه . وبلاگم از پرشین تغییر دادم به لوکس بلاگ .
از این به بعد به این آدرس جدید سر بزنید لطفا .
http://shahidehsaneroohi.loxblog.com/
خواهشا ابتدا من لینک کنید بعد تو صفحه اصلی وبلاگم سمت راست تو قسمت تبادل لینک هوشمند عنوان لینک واسم بلاگتون وارد کنید با کد رمز نمایش داده شده اتوماتیک لینک می شید .

حسین روحی


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یک شنبه 24 اسفند 1393 ساعت 8:22 بعد از ظهر | بازدید : 112 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

در شهر من ،

فاحشه خانه ی کوچکی بود،

که درب آن را بستند.

.

.

اکنون شهر من،

فاحشه خانه ی بزرگی است....


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یک شنبه 24 اسفند 1393 ساعت 8:22 بعد از ظهر | بازدید : 175 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

چرا نگفتی ؟!!!!!!!!!!!!

 

چرا نگفتی ؟!!! من هر وقت تو را می بینم ..........شاعر می شوم .........

*پارک لباس برف پوشیده است ، کنار صندلی ایستاده ام تا تو برای لحظه ای عبور کنی ..

دلم سکوت می خواهد و تمرکز ، اما صندلی مدام می گوید : میل داشتی بیا با هم سرما بخوریم .!!!

*************************************

کاشف موسیقی لبخند تو ، من بودم . کاش این کشف خوشایند ، به نام دیگران ..........ثبت نشود .***

************************************

در من احساسی جا مانده که هر روز  شعری می شود برای خواب هایت ! شعر هایی بر وزن سکوت !!!!

************************************

چه سطر ها که جا مانده اند در من ! چه حرف ها خوانده نشده اند در سکوتم!

کتاب های عزیز ! لطفا مرا ورق بزنید ! صفحه بعدی ام را دقیق تر بخوانید ....

لطفا!!!

***********************************

زیاد جدی نگیر که گفتم :(( هر وقت خواستی ، می توانی بروی !!!)) تعارف کردم ! اما دلم که تعارف ندارد ! نه با تو ....نه با من ..........ونه با خودش !!!

************************************

تمام پازل ها وماز های دنیا حتی آنهایی که پیچیده ترین هستند در برابر تو و سکوت هزار تووی روزگارت ، ساده ترینند ..........ساده ترین !!!!

***********************************

یک سوال ذهن روزگارم رو بدجوری اشغال کرده ، یک سوال مفهوم شب وروز رو از زندگیم محو کرده (!) : چرا ؟

چرا چند قرن پیش که برایاولین بار بهت گفتم (( دوستت دارم )) .

نگفتی : (( پرنده ! دوست داری چه اتفاقی بیفته ؟ !!!!!!!))

******پرستو عوض زاده ******


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
یک شنبه 24 اسفند 1393 ساعت 8:21 بعد از ظهر | بازدید : 152 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

 

همیشه ودر همه حال در حال خرید آثار هنری باشید ، زیرا هیجان ولذتی وصف ناپذیر به شما می دهد . ( لسلی گارنر )

********************************************************************

تکرار و ممارست ما در مهارت است . ( جیم ران ) 

********************************************************************

بهترین راه پیش بینی آینده ، ساختن آن است . ( برایان تریسی ) 

*******************************************************************

اگر بتوانید آرزوهای خود را تجسم کنید ، بی گمان به آن ها دست پیدا خواهید کرد .

(واست دینی )

******************************************************************


|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
یک شنبه 24 اسفند 1393 ساعت 8:21 بعد از ظهر | بازدید : 120 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

 دلتنگ یعنی

روبروی دریا ایستاده باشی و 
خاطره‌ی یک خیابان خفه‌ات کند.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یک شنبه 24 اسفند 1393 ساعت 8:20 بعد از ظهر | بازدید : 234 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

 

 

نتیجه تصویری برای سنگ مزار

بعد از این بگذار قلب بی قراری بشکند

گل نمی روید، چه غم گر شاخساری بشکند

باید این آینه را برق نگاهی می شکست

پیش از آن ساعت که از بار غباری بشکند

گر بخواهم گل بروید بعد از این از سینه ام

صبر باید کرد تا سنگ مزاری بشکند

شانه هایم تاب زلفت را ندارد، پس مخواه

تخته سنگی زیرپای آبشاری بشکند

کاروان غنچه های سرخ، روزی می رسد

قیمت لبهای سرخت روزگاری بشکند!

*فاضل نظری *

نتیجه تصویری برای شکستن قلب بیقرار

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یک شنبه 24 اسفند 1393 ساعت 8:20 بعد از ظهر | بازدید : 19904 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

تو باور نکن 

نتیجه تصویری برای گم شدن گاه به گاه خیالی دور

سلام ، حال همه ما خوب است ،

ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور ،
که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند .

 با این همه عمری اگر باقی بود ، طوری از کنار زندگی می گذرم

که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد نه این دل ناماندگار بی درمان !

نتیجه تصویری برای گم شدن گاه به گاه خیالی دور

تا یادم نرفته است بنویسم ، حوالی خوابهای ما سال پربارانی بود .

می دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه بازنیامدن است
اما تو لااقل ، حتی هر وهله ، گاهی ، هر از گاهی
ببین انعکاس تبسم رویا ، شبیه شمایل شقایق نیست !

نتیجه تصویری برای گم شدن گاه به گاه خیالی دور

راستی خبرت بدهم ؛ خواب دیده ام خانه ای خریده ام

بی پرده ، بی پنجره ، بی در ، بی دیوار . . . هی بخند !

نتیجه تصویری برای گم شدن گاه به گاه خیالی دور

بی پرده بگویمت ، فردا را به فال نیک خواهم گرفت

دارد همین لحضه یک فوج کبوتر سپید ، از فراز کوچه ما می گذرد

نتیجه تصویری برای دسته کبوتر های سفید در حال پرواز

باد بوی نامه های کسان من می دهد

یادت می آید رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری ! ؟
نه ری را جان !
نامه ام باید کوتاه باشد ، ساده باشد ، بی حرفی از ابهام و آینه ،
از نو برایت می نویسم
حال همه ما خوب است

امـــــا تـــــو بــــــاور مــــــکـــن ! ! !

 


|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
یک شنبه 24 اسفند 1393 ساعت 8:19 بعد از ظهر | بازدید : 414 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

خوشا پرنده که بی واژه شعر می گوید 

گذر به سوی تو کردن ز کوچه کلمات ، به راستی که چه صعب است ومایه آفات 

چه دیر و دور و دریغ ........

خوشا پرنده که بی واژه شعر می گوید ز کوچه کلمات 

عبور گاری اندیشه است و سد طریق ، تصادفات صداها و جیغ و جار حروف 

چراغ قرمز دستور و راهبند حریق 

تمام عمر بکوشم اگرشتابان من ، نمی رسم به تو هرگز از این خیابان من 

خوشا پرنده که بی واژه شعر می گوید . 

شاعر : محمد رضا شفیعی کدکنی 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یک شنبه 24 اسفند 1393 ساعت 8:15 بعد از ظهر | بازدید : 208 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

و اگر مرگ نبود دست ما در پی چیزی می گشت

و بدانیم اگر نور نبود منطق زنده ی پرواز دگرگون می شد

و بدانیم که پیش از مرجلن خلائی بود در اندیشه ی دریاها

مرگ پایان یک کبوتر نیست

مرگ وارونه ی یک زنجره نیست

مرگ در ذهن اقاقی جاریست

مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد

مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن می گوید

مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است

گاه در سایه نشسته است به ما می نگرد

و همه می دانیم ریه های لذت پر اکسیژن مرگ است

سهراب سپهری

 

 **************

من به سیبی خشنودم

 

و به بوییدن یک بوته ی بابونه

من به یک آیینه یک بستگی پاک قناعت دارم

من نمی خندم اگر بادکنک می ترکد

و نمی خندم اگر فلسفه ای ماه را نصف کند

من صدای پر بلدرچین را می شناسم

ماه در خواب بیابان چیست؟

سهراب سپهری

************

شب را نوشیده ام
و بر این شاخه های شکسته می گریم
مرا تنها گذار
مرا با رنج بودن تنها گذار

مگذار خواب وجودم را پرپر کنم
مگذار از بالش تاریک تنهایی سر بر دارم
و به دامن بی تار و پود رؤیا ها بیاویزم

سپیدی های فریب
روی ستون های بی سایه رجز می خوانند
طلسم شکسته ی خوابم را بنگر
بیهوده به زنجیر مروارید چشمم آویخته

او را بگو
تپش جهنمی مست
او را بگو : نسیم سیاه چشمانت را نوشیده ام
نوشیده ام که پیوسته بی آرامم
جهنم سر گردان
مرا تنها گذار

سهراب سپهری

 

***************

دنگ...، دنگ ....
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ.
زهر این فکر که این دم گذر است
می شود نقش به دیوار رگ هستی من.
لحظه ام پر شده از لذت
یا به زنگار غمی آلوده است.
لیک چون باید این دم گذرد،
پس اگر می گریم
گریه ام بی ثمر است.
و اگر می خندم
خنده ام بیهوده است.

دنگ...، دنگ ....
لحظه ها می گذرد.
آنچه بگذشت ، نمی آید باز.
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز.
مثل این است که یک پرسش بی پاسخ
بر لب سر زمان ماسیده است.
تند برمی خیزم
تا به دیوار همین لحظه که در آن همه چیز
رنگ لذت دارد ، آویزم،
آنچه می ماند از این جهد به جای :
خنده لحظه پنهان شده از چشمانم.
و آنچه بر پیکر او می ماند:
نقش انگشتانم.

دنگ...
فرصتی از کف رفت.
قصه ای گشت تمام.
لحظه باید پی لحظه گذرد
تا که جان گیرد در فکر دوام،
این دوامی که درون رگ من ریخته زهر،
وا رهاینده از اندیشه من رشته حال
وز رهی دور و دراز
داده پیوندم با فکر زوال.

پرده ای می گذرد،
پرده ای می آید:
می رود نقش پی نقش دگر،
رنگ می لغزد بر رنگ.
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ :
دنگ...، دنگ ....
دنگ...
 
سهراب سپهری
*************
ماه بالای سر آبادی است،
اهل آبادی در خواب

روی این مهتابی، خشت غربت را می بویم: 
باغ همسایه چراغش روشن،
من چراغم خاموش

ماه تابیده به بشقاب خیار، به لب کوزۀ آب.
غوک ها می خوانند.
مرغ حق هم گاهی.
کوه نزدیک من است: پست افراها، سنجدها.
و بیابان پیداست.

سنگ ها پیدا نیست، گلچه ها پیدا نیست.
سایه هایی از دور، مثل تنهایی آب، مثل آواز خدا پیداست.

نیمه شب باید باشد.
دب اکبر آن است: دو وجب بالاتر از بام.

آسمان آبی نیست، روز آبی بود.
یاد من باشد فردا، بروم باغ حسن گوجه و قیسی بخرم.
یاد من باشد فردا لب سلخ، طرحی از بزها بردارم، 
طرحی از جاروها، سایه هاشان در آب.

یاد من باشد، هر چه پروانه که می افتد در آب، زود از آب درآرم.
یاد من باشد کاری نکنم، که به قانون زمین بر برخورد.

یاد من باشد فردا لب جوی، حوله ام را هم با چوبه بشویم.
یاد من باشد تنها هستم.

ماه بالای سر تنهایی است.
 
سهراب سپهری
*******************

در دور دست

قویی پریده بی گاه از خواب

شوید غبار نیل ز بال و پر سپید.

 

لب های جویبار

لبریز موج زمزمه در بستر سپید.

 

درهم دویده سایه و روشن.

لغزان میان خرمن دوده

شبتاب می فروزددر آذر سپید.

 

همپای رقص نازک نی زار

مرداب می گشاید چشم تر سپید.

 

خطی ز نور روی سیاهی است:

گویی بر آبنوس درخشد زر سپید.

 

دیوار سایه ها شده ویران.

دست نگاه در افق دور

 

کاخی بلند ساخته با مرمر سپید

*****************

مانده تا برف زمین آب شود.

مانده تا بسته شود این همه نیلوفر وارونه چتر.

ناتمام است درخت.

زیر برف است تمنای شنا کردن کاغذ در باد

و فروغ تر چشم حشرات

و طلوع سر غوک از افق درک حیات.


مانده تا سینی ما پر شود از صحبت سمبوسه و عید.

در هوایی که نه افزایش یک ساقه طنینی دارد

و نه آواز پری می‌رسد از روزن منظومه ی برف

تشنه ی زمزمه‌ ام.

مانده تا مرغ سرچینه ی هذیانی اسفند صدا بردارد.

پس چه باید بکنم

من که در لخت‌ترین موسم بی‌چهچه سال

تشنه ی زمزمه‌ام؟


بهتر آن است که برخیزیم

رنگ را بردارم

روی تنهایی خود نقشه مرغی بکشم.

از: سهراب سپهری

***************

پس از لحظه های دراز
بر درخت خاکستری پنجره ام برگی رویید
و نسیم سبزی تار و پود خفته مرا لرزاند.
و هنوز من
ریشه های تنم را در شن های رویاها فرو نبرده بودم
که براه افتادم.
پس از لحظه های دراز
سایه دستی روی وجودم افتاد
ولرزش انگشتانش بیدارم کرد.
و هنوز من
پرتو تنهای خودم را
در ورطه تاریک درونم نیفکنده بودم.
که براه افتادم.
پس از لحظه های دراز
پرتو گرمی در مرداب یخ زده ساعت افتاد
و لنگری آمد و رفتش را در روحم ریخت
و هنوز من
در مرداب فراموشی نلغزیده بودم
که براه افتادم
پس از لحظه های دارز
یک لحظه گذشت:
برگی از درخت خاکستری پنجره ام فرو افتاد،
دستی سایه اش را از روی وجودم برچید
و لنگری در مرداب ساعت یخ بست.
و هنوز من چشمانم را نگشوده بودم
که در خوابی دیگر لغزیدم. 

سهراب سپهری

**************

مرغ مهتاب
می خواند.
ابری در اتاقم می گرید.
گل های چشم پشیمانی می شکفد.
در تابوت پنجره ام پیکر مشرق می لولد.
مغرب جان می کند،
می میرد.
گیاه نارنجی خورشید
در مرداب اتاقم می روید کم کم
بیدارم
نپندارید در خواب
سایه شاخه ای بشکسته
آهسته خوابم کرد.
اکنون دارم می شنوم
آهنگ مرغ مهتاب
و گل های پشیمانی را پرپر می کنم. 

***************

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یک شنبه 24 اسفند 1393 ساعت 8:14 بعد از ظهر | بازدید : 164 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

 

 

Image result for ‫سرنوشت‬‎

 

وقتی نسبت به وضعیت درونی خود آگاه نشده باشید آن را در دنیای پیرامون خود به صورت سرنوشت ملاقات خواهید کرد.    کارل گوستاو یونگ . 

 Image result for ‫تسلیم‬‎

 

اگر به راستی نمی توانید کاری در جهت تغییر اینجا واکنون خود انجام دهید وخود را از این وضعیت بیرون بیاورید سعی کنید با رها کردن همه مقاومت های درونی ، اینجا واکنون را کاملا بپذیرید . در تسلیم شدن نیرویی عظیم وجود دارد . امکان دارد ببینید که بدون کوششی از جانب شما شرایط تغییر کرده است .

 Image result for ‫راه‬‎

 

فقط دوخطاست که آدم می تواند درطول طریق حقیقت مرتکب شود ، راه تا آخر نرفتن وشروع نکردن . 

 Image result for ‫وسوسه‬‎

 

وسوسه نشو که برای تمام کردن پروژه با عجله وظایف ضروری را انجام بدهی . 

شتاب ممکن است باعث اشتباهات دور از انتظار بشود . آهسته جلو رفتن به معنی تنبلی نیست . روی هدف تمرکز کن . وقتی موقعش برسد به آن می رسی . 

 

Image result for ‫جوینده‬‎

اگر می خواهید از دانایان باشید ، همواره جوینده وپرسنده باشید وبا دانایان هم صحبت شوید . پیامبر اکرم (ص) 

 Image result for ‫غیر ممکن‬‎

هر کاری تا وقتی که انجام نشده است به نظر غیر ممکن می آید .(نلسون ماندلا)

 Image result for ‫صبر‬‎

به صبر مشگل عالم تمام بگشاید

که این کلید به هر قفل راست می آید . صائب تبریزی

 Image result for ‫سود‬‎

 

 

سود رساندن به دیگران در حکم سود راسندن به خویش است . ناپلئون هیل . 

Image result for ‫تلاش‬‎

جهان به تلاش بها می دهد نه به بهانه. اندرومتئوس . 

Image result for ‫پشتکار‬‎

پیروزی با کسانی است که پشتکار بیشتری دارند. ناپلئون هیل .

Image result for ‫محبت‬‎

محبت نیرومندترین و در عین حال ساده ترین نیروی قابل تصور است . گاندی.

باور خویشتن مهم تراز دانش یا آموزش ویا مدرسه رفتن است . جک کانفیلد 

 Image result for ‫محبت‬‎

 Image result for ‫محبت‬‎

 Image result for ‫محبت‬‎

Image result for ‫محبت‬‎

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یک شنبه 24 اسفند 1393 ساعت 8:13 بعد از ظهر | بازدید : 161 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

 

من یک جشن میخواهم 

شاعر : روالد دال ( ولز)

مترجم : ایمان رهبر

Image result for ‫جشن‬‎

الان می خواهمش ..................................

غازها، غازها،غازهایم را میخواهم تا 

برای عید پاک تخم طلا بگذارند 

حداقل روزی صد تا وبه صورت تصادفی .

Image result for ‫تصاویر جشن سال نو میلادی‬‎

من یک جشن می خواهم 

من یک جشن لوبیا می خواهم با کلوچه های کرم دار ودونات ها 

وکیک های میوه ای که مغز نداشته باشند 

آنقدر خوب است که مغزت را از دست می دهی .

Image result for ‫تصاویر جشن سال نو میلادی‬‎

نه ، همین حالا. 

یک توپ می خواهم

Image result for ‫تصاویر جشن سال نو میلادی‬‎

یک میهمانی میخواهم 

باشیرینی های صورتی نارگیلی 

Image result for ‫تصاویر جشن سال نو میلادی‬‎

ویک میلیون بادکنک . 

Image result for ‫بادکنک‬‎

 ومیمون هایی که ادا واطوار در بیاورند 

Image result for ‫میمون‬‎

همین حالا این ها را به من بده .

امروز را می خواهم . فردا را می خواهم . 

می خواهم بر سرم بگذارمشان 

مثل گیسوی بافته ای در میان موهایم . ونمی خواهم آنها را با کسی شریک شوم . 

Image result for ‫خندیدن دسته جمعی‬‎

یک میهمانی می خواهم 

با اتاق هایی پر از کسانی که می خندند. 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یک شنبه 24 اسفند 1393 ساعت 8:12 بعد از ظهر | بازدید : 186 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

 

نتیجه تصویری برای انسان

نتیجه تصویری برای انسان

 

انسان موجود عجیبی است

همه چیز را کاووش می کند

تا قله اورست می رود

تا قطب شمال وکره ماه می رود

 اما هرگز فکر نمی کند که سری هم به درون خویش بزند

این بزرگترین بیماری است که انسان گرفتار آن است . 

نتیجه تصویری برای سفری به درون خویش

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یک شنبه 24 اسفند 1393 ساعت 8:10 بعد از ظهر | بازدید : 199 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

 

 نتیجه تصویری برای حجاب

 خودتان تصاویر را مقایسه کنید ................نظرات آزاد 

  

نتیجه تصویری برای دختر

 نتیجه تصویری برای دختر

 

دختری یک تبلت خریده بود. پدرش وقتی تبلت 

را دید پرسید:
وقتی آنرا خریدی اولین کاری که کردی چی بود؟

 

گفت: روی صفحه اش را با برچسب ضدخش پوشاندم و یک کاور هم برای جلدش خریدم.

پدر گفت: کسی مجبورت کرد اینکار را بکنی؟
-نه!

-به نظرت با این کارت به شرکت سازنده ش توهین شد؟
-نه پدر، اتفاقا خود شرکت توصیه می کند که از کاور استفاده کنیم.

پدر:چون تبلت زشت و بی ارزشی بود اینکار را کردی؟
-خیر،اتفاقا چون دلم نمی خواهد ضربه ای بهش بخوره و از قیمت بیفته این کار را کردم.

پدر: کاور که کشیدی زشت شد؟
-به نظرم زشت نشد ولی اگه زشت هم می شد، به حفاظتی که از تبلتم میکنه می ارزه.
..
..
..

پدر نگاه با محبتی به چهره دخترش انداخت و فقط یک کلمه گفت:
ح ج ا ب .......... ح ج ا ب دخترم این فلسفه حجاب است

نتیجه تصویری برای دختر

نتیجه تصویری برای دختر

 

نتیجه تصویری برای تبلت

 نتیجه تصویری برای حجاب


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
یک شنبه 24 اسفند 1393 ساعت 8:10 بعد از ظهر | بازدید : 178 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

بازی روزگار بعضی موقع ها خیلی تلخ می شود رفیق .............

نتیجه تصویری برای چای...............مثل چای ......................!!!

 

زندگی درست مثل چای می ماند ، 

خود بینی ات را بجوشان

نگرانی هایت را تبخیر کن 

غم هایت را رقیق کن 

اشتباهاتت را از صافی بگذران 

...............وآن وقت طعم خوشبختی را بچش .......

 

 

نتیجه تصویری برای چای

 

 

 

 

وزندگی همواره سعی دارد چیز ی به شما بگوید اگر نشنوید ودرس نگیرید ، این چرخه مدام تکرار می شود . 

نتیجه تصویری برای زندگی

 نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی

نتیجه تصویری برای زندگی 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یک شنبه 24 اسفند 1393 ساعت 8:9 بعد از ظهر | بازدید : 158 | نوشته ‌شده به دست حسین روحی | ( نظرات )

 

شخصیت سر الکس فرگوسن مربی اسبق منچستر یونایتد:

نتیجه تصویری برای الکس فرگوسن 

 

شخصیت الکس فرگوسن خیلی وقت ها برای من الهام بخش بوده است . اصلا ابهتی که در نگاهش وجود دارد از پشت تلویزیون هم آدم را می ترساند . به خصوص وقتی که منچستر بازی را عقب باشد و سر الکس با  آن مردمک جادویی از پشت قاب تلویز یون صاف زل می زد توی چشم های آدم . فرگوسن فقط یک مربی نبود ، بلکه به نظر من از بسیاری از مدیران معروف جهان ، مدیریت را بهتر بلد بود ، وگرنه چه کسی می توانست از پس آن همه مشگل واسترس بر بیاید . ؟.....

نتیجه تصویری برای الکس فرگوسن

نتیجه تصویری برای الکس فرگوسن

نتیجه تصویری برای الکس فرگوسن

نتیجه تصویری برای الکس فرگوسن

نتیجه تصویری برای الکس فرگوسن

نتیجه تصویری برای الکس فرگوسن

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آخرین عناوین مطالب